معرفی نوسنده
بسم الله الرحمن الرحیم
محمد ذکی فرزند محمد ابراهیم باشنده کاشان قریه قلعه سفید کاشان ولسوالی کوهستانات ولایت سرپل می باشم .
پیش ازاینکه به اصل مطلب برویم بهتر است که مختصر آشنائی با خود نوسنده داشته باشید، بله اینجانب که قبلاً مشخصاتم راذکرکردم دورۀ ابتدائی ومتوسطۀ مکتب را درلیسۀ دارالهدی لعل وسرجنگل ولایت غور خواندم، دورۀ لیسه رابه اساس مشکلات زیاد نتوانیستم درهمین جا ادامه بدهم چون فاصلۀ مکانی زیاد بین منطقۀ کاشان ومرکز لعل بود بناءً سه پارچه گرفته به لیسۀ سید جمال الدین افغانی مرکزولسوالی بلخاب آمدم، صنف دهم رااینجا خواندم بعد ازاینجا هم سه پارچه گرفته به ولایت بلخ ( مزارشریف) آمده صنف یازدهم ودوازدهم رادرلیسۀ دقیقی بلخی به اتمام رسانیدم که درنتیجه به درجۀ دوم فارغ شدم،ودرسال 1383 شامل امتحان کانکور شده که باگرفتن 248 نمره به پوهنحی (دانشکده ) ادبیات وعلوم بشری کامیاب شده وبا سپری کردن امتحان اختصاصی دیپارتمنت ژورنالیزم رابدست آوردم.
دراین ایام بامشکلات زیاد روبروشدم، گاهی جنگهای خانگی برایم سد درست کرد ومانع شد وگاهی هم مشکلات اقتصادی مراتهدید کرد وهمینطورصد ها مشکلات دیگر، به هرصورت به گفتۀ سعدی :
جداشد یکی چشـــمه ازکوهســـــار به ره گشت ناگه به سنگی دچار
به نرمی چنین گفت باسنگ سخت کرم کرده راهی ده ای نیکبخت
گران سنگ تیره دل سخـت ســـــر زدش سیلی وگفت دورای پـــسر
نجنبـــــــــیدم از سیلی زورآزمای کای توکه پیش توجنـــــبم زجای
نشد چشمــــــه ازپاسخ سنگ سرد به کندن دراســــــــتاد ابرام کرد
بسی کند وکاویدو کوشش نمـــــود کزان سنگ خارارهی برگشــود
زکوشش به هرچیز خواهی رسـید به هرچیز خواهی کماهی رسید
بروکارگرباش امـــــــــــةـــــید وار که ازیأس جـــزمرگ ناید به بار
وبازهم که سعدی صاحب دراین باره گفته:
مرد می باید درکشاکش دهر مثل سنگ زرین آسیا باشد.
بنده که همین گفته هارانمونه قرارداده بامشکلات دست وپنجه نرم کردم تابالاخره بالای مشکیلات فایق آمدم. درهمین قسمت لازم میدانم که سری تعظیم فرود آورده ازخداوند تبارک وتعالی سپاس گذاری کرده وازخداوند (ج) میخواهم که به من توفیق عطانماید تامتباقی عمرم رابه خدمت مردم سپری کرده و وجدانم راضی نمایم.
ولایت سرپل ولایت نور
